ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
سلام به همه..
هنوز کاملش نکردم ولی گفتم با شماها که این حرفا رو نداریم، نصفه نیمه تقدیم شما...
برای بازگشتنت بهار را بهانه کن
عزیز هم قبیله ام، تبار را بهانه کن
در ایستگاه رفتتت چه روزها نشسته ام
نگو خودت نیامدی، قطار را بهانه کن
برای دیدنت شبی به باغ کهنه میروم
تو هم برای دیدنم، انار را بهانه کن
منم درون آینه که زل زدم به چشم تو
برای لمس گونه ام، غبار را بهانه کن
-پاکباز
سلام
شعربسیارزیبا و پراحساسی است.
ارزوی موفقیت شمارا دارم.
بسیار ممنونم دوست عزیز