خمیر بازی

دل نوشته های پاکباز ( Pakbaz.tk )

خمیر بازی

دل نوشته های پاکباز ( Pakbaz.tk )

آه! دیوانه ی آن لحظه ی چشمان توام

می‌توانی که فریبم بدهی با نظری
پنجه‌انداخته‌ای سوی شکار دگری

آه! دیوانه ی آن لحظه ی چشمان توام
که پلنگانه به قربانی خود می‌نگری

آنچنان رد شو که آشفته کنی موی مرا
ای که آسوده دل از بیشه ی من می‌گذری

مرهمی‌بهتر از این نیست که زخمم بزنی
عشق، آماده بکن خنجر برنده تری

هیمه بر هیمه‌ ی این آتش سوزنده بریز
تا از آن جنگل انبوه نماند اثری

نکند بوی تو را باد به هر جا ببرد
خوش ندارم دل هر رهگذری را ببری



-اعظم سعادتمند