ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
سلام. دیدین میگن هیچکس به طور اتفاقی سر راه ما قرار نمیگیره و قطعا دلیلی برای حضور هرکس در زندگی ما هست؟ باور بکنید یا نه من حتی اینکه زمانی وبلاگی به این اسم رو ساخته بودمم یادم نبود! تا اینکه چند وقت اخیر عزیزی تو مسیر زندگی من قرار گرفت و تو همین مدت کوتاه تونست این خاطره آنتیک من رو از لابلای گنجه خاطراتم بیرون بکشه و یادم بندازه که روزی دلم که میگرفت میومدم همینجا و یه گوشه از دلغصه هامو اینجا میذاشتم و میرفتم. در هر حال خوشحالم که دوباره اتاق کوچیک روزای دورمو پیدا کردم و میتونم بشینم توش و فارغ از غم دنیا با خمیر بازیم هرچی که دلم میخواد آدمای کج و معوج و اسبای شترنما بسازم. اینجا شاید خیلی بزرگ و حتی شلوغ نباشه ولی پر از عشق و خوشامده به همه شمایی که قدم رنجه میکنید و به کلبه محقر ما سر میزنید. امیدوارم جاتون پیش ما راحت باشه و احساس غریبی نکنید.
پ ن: اون خانمه که امروز تو خیابون جلومو گرفت (و من اصلا چهرشو ندیدم چون چادرشو کامل کشیده بود رو صورتش) ازم خواست بهش پول بدم تا اونم عوضش واسم دعا کنه وقتی پولمو گرفت برام دعا کرد که ایشالا به همه آرزوهات برسی. نمیدونم چرا ولی یه جورایی انگار دعاش از صمیم قلب بود و مستجاب شدنش حتمی. به دلایلی حال خوبی داشتم امروز، این ماجرای دعا خوبترش کرد و الانم که پیدا شدن جعبه خمیر بازیم... انگار زندگی روی خوشم داره ها!!!
-پاکباز
یادتون باشه به آرزوهاتون برسید . من ایمان دارم روزهاخوب میان.اونقدر خوب که تمام قند و نبات های جهان تو دلتون آب بشه.
بی اغراق زیبا و دلنشین و ملموس مینویسید.
این که با شعر عالمی دارید.
آخرش کار میدهد دستم.
بسیار متشکرم از ابراز لطفتون. براتون بهترینها رو آرزومندم